شعر طنز(عادت می شود)
عادت می شود :
زندگی با ما ر عاد ت می شود !
یاراگر شد ها ر ،عاد ت می شود !
می روی دنبال زن های د گر !
قهر و لطف یار عاد ت می شود !
دیدن رجاله های پست د ر
کوچه و بازار عاد ت می شود !
می رسد فصلی که در هرجای آن
کند ن شلوار عاد ت می شود !
فکر چاله چوله ،دست انداز باش !
جاد ه ی هموار عاد ت می شود !
گربرادر خانمت سربا رتوست !
آدم سربا ر عاد ت می شود !
می شود بی مزّه عشق و بوس و لیس !
لحظه ی دیدار عادت می شود!
دارم از اموالتان کش می روم !
دزدی ام انگار عاد ت می شود !
مردم نادان تماشا می روند
سراگر بردار عاد ت می شود !
مستی از آغوش دختر خاله ات
پشت گند مزار عاد ت می شود !
همچنانکه روزه ات لطفی نداشت
رقص توی « بار» عاد ت می شود !
می گذاری پیش بند ه مسکرات !
جان من بردار عاد ت می شود !
ای براد ر داخل مسجد مگوز !
گوز لاکردار عادت می شود !!
تختخواب وآخ وا وخ وشارت وشورت !
لذ ّت سرشار عاد ت می شود !!
می زنی تهمت اگر بر هرکسی
غم مخور این کار عاد ت می شود !!
لب مگیراز کره ی «مشدی حسن »
در پس دیوار ، عادت می شود !!
«فیلسوفا» زندگی تکراری است !
گفتن اشعا ر عاد ت می شود !!




